تصویری از Sailor Moon که لباس هاگوارتز بر تن دارد. اعتبار: Salenta / Shutterstock.com
کلمه انیمه در ژاپن وقتی در مورد انیمیشن به طور کلی صحبت می شود استفاده می شود. با این حال، در بقیه جهان، این کلمه به کلمه ای تبدیل شده است که ما در مورد نمایش های انیمیشن و فیلم هایی که از ژاپن می آیند صحبت می کنیم. عوامل متعددی باعث منحصر به فرد شدن انیمه می شود. با این حال، حتی اگر انیمیشن کشورهای دیگر از سبکی شبیه به انیمه استفاده کند، ما آن را انیمیشن نمی نامیم مگر اینکه از ژاپن باشد.
چیزی که برای اکثر مردم هنگام کشف انیمه در گذشته برجسته بود، روشی بود که انیماتورهای ژاپنی چشم ها را به خود جلب می کردند. شخصیت های انیمه معمولاً با چشمانی بسیار درشت و رسا ترسیم می شوند که انتقال احساسات از طریق انیمیشن را آسان تر می کند. انیمه را نباید با مانگا که کتاب های کمیک ژاپنی هستند اشتباه گرفت.
برخی از اولین آثار انیمیشن در ژاپن در آغاز قرن بیستم ساخته شدند. این صنعت در نیمه اول قرن به طور پیوسته به رشد خود ادامه داد، اما اولین پیشرفت چیزی که امروزه به عنوان انیمه می شناسیم در دهه 1960 انجام شد. تا آن زمان، انیمه فقط در قالب تئاتر، چه به عنوان فیلم بلند یا فیلم کوتاه، توزیع می شد. اولین سریال انیمه تلویزیونی "تقویم مانگا اوتوگی" در سال 1961 بود.
با این حال، اولین پیشرفت بزرگی که انیمه را به عنوان یک شکل هنری تثبیت کرد، در سال 1963 اتفاق افتاد. پس از آن بود که "Astro Boy" شروع به پخش کرد، نمایشی که مانگای به همین نام را از نویسنده Osamu Tezuka اقتباس کرد. او همچنین کارگردان این نمایش بود و مسئولیت بسیاری از تکنیک های مورد استفاده در انیمیشن ژاپنی تا به امروز را بر عهده دارد.
انیمه را نباید با مانگا که کتاب های کمیک ژاپنی هستند اشتباه گرفت.
Astro Boy محبوبیت زیادی به دست آورد و صنعت انیمه به رشد خود ادامه داد. در دهه 1970، انیمههایی با روباتهای غولپیکر، مخاطبان زیادی را به خود جذب میکردند. آنها به عنوان نمایش های "سوپر ربات" شروع شدند، اما در جهت متفاوتی نیز توسعه یافتند، بنابراین نمایش های "ربات واقعی" را ساختند. با این تفاوت که انیمه ربات های فوق العاده مانند Mazinger، روبات ها را به عنوان ابرقهرمان نشان می دهد. آنها قادر به پرواز هستند، به راحتی حرکت می کنند، از شمشیرهای جادویی برای نبرد استفاده می کنند و طبیعتی خارق العاده تر دارند.
انیمه ربات واقعی، مانند Gundam، بسیار واقعی تر است. آنها روبات ها را به عنوان ابزاری برای جنگ نشان می دهند. به تصویر کشیدن ربات ها در انیمه به اشکال مختلف هنوز هم رایج است و اغلب با پیامی ضد جنگ استفاده می شود. دهه 1970 روند اقتباس مانگای محبوب در مجموعه های انیمیشنی را به وجود آورد. دهه 1980 به ویژه برای این صنعت سودآور بود و از آنجا به رشد خود ادامه داد.
انیمه در دهه 1980 در ایالات متحده (و همچنین سایر کشورهای غربی) طرفداران زیادی پیدا کرد. با این حال، برخی از کشورهای اروپایی از اوایل دهه 1970 شروع به افزایش تعداد طرفداران انیمیشن کردند. یکی از عوامل مهم برای رشد محبوبیت انیمه در ایالات متحده، فیلم آکیرا از سال 1988 بود. این فیلم با تصویری تاریک و غم انگیز از آینده ای پسا آخرالزمانی، طرفداران بسیاری از غرب را به خود جلب کرد. همچنین به طور قانونی در ایالات متحده توزیع شد که تماشای آن را برای طرفداران بیشتری آسان کرد. بعد از اینکه آکیرا موانع را شکست، توزیع کنندگان بیشتری شروع به شرکت در صحنه رو به رشد انیمه کردند. ذکر دو مورد از نمایشها در اینجا مهم است، و آنها Dragon Ball Z و Sailor Moon هستند.
انیمه را نباید با مانگا که کتاب های کمیک ژاپنی هستند اشتباه گرفت.
آن برنامهها در تلویزیون ایالات متحده نشان داده شدند و طرفداران زیادی پیدا کردند و پایگاهی از طرفداران ایجاد کردند که هنوز هم ادامه دارد. هر دو نمایش از مانگای محبوب اقتباس شدند و در بین افراد در هر سنی محبوبیت داشتند. در دهه 1990، یک پدیده جهانی دیگر به افزایش محبوبیت انیمه کمک کرد - Pokemon. برنامه تلویزیونی پوکمون یکی از محبوب ترین انیمه های تاریخ است. نیمه دوم دهه 1990 شاهد ظهور برنامه هایی بود که ویژگی های هنری خاصی داشتند که مردم عادت نداشتند در برنامه های تلویزیونی متحرک ببینند. عناوینی مانند Neon Genesis Evangelion، Cowboy Bebop یا Berserk مدت کوتاهی پس از نمایش در ژاپن در ایالات متحده در دسترس بودند. آنها با موضوعات جدی که مخاطبان مسن تر را هدف قرار می دادند، سروکار داشتند.
انیمه به عنوان یک هنر تا به امروز ادامه دارد و هر سال بیش از 100 نمایش تولید می شود. وقتی سعی می کنیم توضیح دهیم که چه چیزی انیمیشن ژاپنی را بسیار خاص می کند، ابتدا باید روی تکنیک انیمیشن تمرکز کنیم. از آنجایی که بودجه نمایش های تلویزیونی متحرک در ژاپن بسیار ناچیز است، حتی در دهه 1960، کاهش آن ضروری بود. به همین دلیل است که انیماتورها به رهبری اوسامو تزوکا تکنیکی به نام "انیمیشن محدود" توسعه دادند. انیمیشن محدود از فریم های کمتری در ثانیه برای اکثر قسمت ها استفاده می کند، اما با استفاده از ترفندهای مختلف آن را پنهان می کند. با این حال، برخی از صحنههای کلیدی به زیبایی در 24 فریم بر ثانیه متحرک شدهاند، و اینجاست که استعداد انیماتور منفجر میشود.
انیمه همچنین به تعداد زیادی ژانر می پردازد. برخلاف انیمیشنهای وسترن که عمدتاً با در نظر گرفتن مخاطبان جوانتر ساخته میشوند، نمایشها و فیلمهای انیمه اغلب از نظر مضامین کاملاً بالغ هستند. میتوانیم انیمهای در هر سبکی پیدا کنیم، از اکشن گرفته تا عاشقانه، درام، ترسناک، کمدی و غیره. علیرغم اینکه شخصیتها متحرک هستند، نویسندگان از تکنیکهای انیمیشن هوشمندانه برای انتقال احساسات حتی با بازیگران زنده استفاده میکنند. از آنجایی که این ژانر اغلب می تواند گمراه کننده باشد و انیمه های خاص می توانند بالغ تر از آن چیزی که به نظر می رسد، باشند، معمولاً توسط مخاطبان هدف طبقه بندی می شوند.